اصطلاحات ضروری زبان انگلیسی با افعال، حروف اضافه و مربوط به مسائل مالی

,
ضروری ترین اصطلاحات انگلبسی
  • مهم نیست که در چه سطح و چه سنی هستید، یادگیری این اصطلاحات انگلیسی در فارسی همراه با ترجمه برای تمام افرادی که درحال یادگیری زبان انگلیسی هستند از هرچیزی واجب تر است! تیم کافه یادداشت از این پس بخش اختصاصی را برای اصطلاحات ضروری در زبان انگلیسی با ترجمه در نظر خواهد گرفت. سعی ما بر این است که حدالامکان تمام اصطلاحات ضروری را برایتان پوشش دهیم دهیم. با ما همراه باشید.

    اجازه دهید یک بار برای همیشه معنی ومفهوم اصطلاح را در زبان انگلیسی برایتان توضیح دهی. در زبان انگلیسی اصطلاح یا “Idiom” به معنای گروهی از کلمات است که معنی ومفهوم واقعی آن را نمی توان از معنای تک تک کلمات فهمید. این گروه های اسمی در طول زمان شکل گرفته و ممکن است برایتان تازگی داشته باشند. اصطلاحات در زبان انگلیسی بیشتر بر پایه استعاره و تشبیه هستند.

    شاید برایتان این سوال پیش بیاید که یادگیری اصطلاحات انگلیسی به فارسی چه ضرورتی دارد؟ در زبان انگلیسی کاربرد اصطلاحات در صبحت های روزمره بسیار بیشتر از زبان فارسی است و انگلیسی زبانان معمولا در صحبت های معمولی و دوستانه شان ترجیح می دهند بجای تفسیر و سخن وری از اصطلاحات استفاده کنند. نکته اصلی در یادگیری اصطلاحات انگلیسی با ترجمه این است که هیچ وقت به معنای ظاهری آن توجه نکنید. این گروه اسمی در کنار هم معنا پیدا می کنند و معنای تک تک آنها ممکن است با معنایی که در داخل بافت متن دارند متفاوت باشد. با ما همراه باشید تا اصطلاحات انگلیسی با ترجمه را برایتان بیشتر باز کنیم.

    اصطلاحات انگلیسی با افعال

    اصطلاحات ضروری زبان انگلیسی (براساس موضوع)

    همانطور که پیش تر گفتیم اصطلاحات انگلیسی برای زبان آموز می تواند کاملا گمراه کننده به نظر برسد. دلیلش این است که معمولا ایجاد رابطه بین معنای کلمات به کاررفته در اصطلاحات و خود اصطلاح به عنوان گروه اسمی دشوار است. به این دلیل سعی می کنیم تا اصطلاحات را بر اساس موضوع وحوزه به شما عزیزان معرفی کنیم. در بخش اول با فعل ها و حروف اضافه ای شروع می کنیم که ممکن است آشنایی بیشتری با آنها داشته باشید.

    اصطلاحات انگلیسی با فعل های پرتکرار

    1. Hit the books

    در معنای لغوی و ظاهری این اصطلاح به معنای ضربه زدن به کتاب ها معنا می دهد. اما به معنی درس خواندن زیاد و جدی از حد (معمولا برای امتحانات) است.

    .Sorry I couldn’t watch the game tonight. I have to hit the book

    1. Hit the sack

    به معنای به رختخواب است.

    .let’s hit the sack, I’m so tired

    1. Twist someone’s arm

    معنای ظاهری این اصطلاح پیچاندن دست کسی است. اما معنای اصلی آن متقعاعد کردن کسی برای انجام کاری است که قبلا حاضر به انجام آن نبوده.

    : let’s to watch a movie tonight, no I tired, but it’s Fincher’s movie, oh you twisted my arm, I’ll come

    1. Stab someone in the back

    اگر بخواهیم معنای ظاهری این اصطلاح را در نظر بگیریم کارمان به اداره پلیس و زندان ختم خواهد شد. اما معنای اصطلاحی این عبارت را می توان صدمه زدن به کسی که او نزدیک هستید و به شما اعتماد دارد تفسیر کرد. انگلیسی زبانان به این شخص back stabber می گویند.

    ?Did you know saying that in front of everyone means stabbing me in the back

    1. Lose your touch

    در معنای تحت اللفظی این عبارت به معنای از دست دادن حس لامسه دست و انگشتان است اما معنای کنایه ای این اصطلاح به صورت از دست دادن توانایی یا قابلیت فرد هنگام مواجه با موقعیت ها و افراد مختلف است.

    !Seems you always lose your touch dealing with sarah

    1. Sit tight

    همانطور که قبلا هم گفتید نمی توان اصطلاحات انگلیسی را به صورت کلمه به کلمه ترجمه کرد و این اصطلاح یکی از بارزترین مثالهایی است که صحبت ما را تصدیق می کند. در معنای تحت اللفظی این عبارت به معنای نشستن به نحوی است که بدن خود را محکم به صندلی بدوزید که ممکن است برای شخص ناراحت کننده نیز باشد اما در به اصطلاح به معنای انتظار کشیدن است آن هم با صبر حوصله و هیچ اقدامی نکردن.

    !Sit tight I’ll come back right now

    1. Pitch in

    این عبارت به معنای شرکت کردن در چیزی یا شرکت دادن شخصی در کاری است. پدر خانواده از همگی درخواست کرد تا در آخر هفته برای تمیز کردن حیاط خلوت pitch in شوند به این معنی است که از همه می خواهد به او در تمیز کردن حیاط خلوت کمک کنند.

    !Let’s pitch in this campaign and don’t drink coca

    1. Go cold turkey

    این عبارت کمی عجیب به نظر می رسد و به هیچ عنوان نمی شوان از روی معنای ظاهری اش پی به معنای کنایه ای آن برد. معنای کنایه ای این اصطلاح دلالت بر دست کشیدن ناگهانی تا انجام ندادن رفتار پرخطری مثل سیگار کشیدن یا مشروب خوردن است.

    ?Did you know he finally stop smoking

    ?Oh he really quit cold turkey

    1. Face the music

    این اصطلاح که یکی از اصطلاحات ضروری زبان انگلیسی است به معنای کنار آمدن با واقعیت و قبول کردن تمامی عواقب کار اعم از خوب یا بد است.

    !I don’t know why I’m so penniless

    !Oh come one, face the music and don’t waste your money

    1. Ring a bell

    این اصطلاح به معنی صحبت کردن شخصی از چیزی است که برای شما آشناست. به بیان دیگر، هنگامی که شخصی در مورد چیزی صحبت می کند که شما قبلا آن را شنیده اید، زنگ مغزتان به صدا درآمده و به یاد می آورید که چرا این نام یا مکان ذکر شده برایتان آشناست.

    ?You’ve met my brother Sam Fisher, right

    !Hmmm, I’m not sure but that name rings a bell

    1. Blow off steam

    این اصطلاح را می توان به کررات در فیلم های هالیوودی شنید و به معنای خلاص شدن از شرعصبانیت و خشم است.

    !Oh come one bro, I was just an accident, you couldn’t do anything, let’s drink some water and blow off steam

    1. Cut to the chase

    اگر با گروهی از افراد مثل کارمندان تان صحبت می کنید، و به آنها بگویید I’m going to cut to the cahse، به این معناست است که چیزهایی برای گفتن هنوز وجود دارد اما زمان شما کم است، به عبارت دیگر این اصطلاح معادل اصطلاح فارسی بریم سر اصل مطلب است.

    .Let’s cut the chase and talk about signing agreement

    اگر در یادگیری اصطلاحات انگلیسی مسلط شوید تقریبا نیمی از راه را رفته اید!

    اصطلاح های انگلیسی با حروف اضافه

    1. Up to the air

    اگر شخصی به شما گفت all thing are up to air به این معناست که همه چیز در هاله ای از ابهام است و هیچ چیز هنوز مشخص نیست.

    ?When could I go out of jail officer

    .I don’t know, things are up to the air

    1. On the ball

    اگر شما on the ball باشید یعنی بعضی چیزهای را خیلی سریع یاد گرفته و در اکثر مواقع کار با سرعت و درست انجام می دهید.

    .Wow, you really do your job? You are on the ball. I wish I could more organized

    1. Get over something

    تصور کنید که اوضع بدی را سپری کرده اید مثل از دست دادن یکی از عزیزانتان. بلاخره زمانی می رسد که باید مسئله را فراموش کنید و به روال عادی زندگی تان بازگردید و منفی نگری را کنار بگذارید. این جاست که انگلیسی زبانان از اصطلاح get over استفاده می کنند.

    !You finally get over your father death

    اصطلاحات انگلیسی مربوط به پول

    اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد مربوط به پول و مسائل مالی

    1. Look like a million dollars/bucks

    اگر کسی به شما گفت که شبیه که یک میلیون دلاری است به این معناست که بسیار جذاب و فوق العاده هستید و درحقیقت با گفتن این اصطلاح از شما تعریف و تمجید کرده است.

    .I love your haircut you look like a million dollars/bucks

    1. Born with silver spoon in one’s mouth

    این اصطلاح برای کسی بکار می رود که در خانواده با اصل و نصب و پولدار متولد شده باشد.

    !He was born with silver spoon in his month, his family gave him everything

    1. To go from rags to riches

    به معنای این است که شخصی از فلاکت و بی پولی به پول زیادی برسد.

    .He inherited a luxury house and go from rags to riches

    1. To have sticky fingers

    دزد بودن، معادل اصطلاح فارسی دستش کج است.

    !Watch him, he has sticky fingers

    1. To give a run for one’s money

    به معنای رقابت کردن با کسی در سطح خودش و مجبور کردن او در تلاش بیشتر برای بردن در این رقابت است.

    !He really gave me a run for my money in this marathon. He almost beat me

    1. To pony up

    به معناب پول چیزی را دادن یا پرداخت کردن قرض ها است و مترادف اصطلاح to ante up است.

    !I always tell him to pony up his portion

    1. Break even

    این اصطلاح هنگامی به کار می رود که نه سودی ببرید و نه ضرر کنید و به معنای سر به سر است.

    .I’ve change mu house and actually it was a broke even

    1. To be closefisted

    این اصطلاح را می شود از روی معنای تحت اللفظی اش فهمید. درست حدس زدید اگر دست بسته باشد یعنی خسیس است و دوست ندارد پولی خرج کند.

    !He is so closefisted. He won’t even buy shoes for himself

    1. Shell out money/to fork over money

    به معنی پرداخت برای چیزی (معمولا گران) است.

    .He shelling out 1.000 dollars for a coat

    !Oh she forked over a lot of money

    1. Medias touch

    این اصطلاح به معنی به راحتی پول درآوردن است.

    !He is very successful. In fact, he has the medias touch

    1. In the red/In the black

    به معنی دخل و خرجش کسی با هم نخواندن است.

    !I’m in the red after buying this new iphone

    1. To receive a kickback

    به معنی پول نامشروع در آوردن و رشوه گرفتن است.

    !He received a kickback for signing the contract

    1. Living hand to mouth

    اشتباه نکنید این اصطلاح به معنی دستش به دهنش می رسد نیست و معنی با سیلی صورت خود را سرخ کردن است.

    .They have been living hand to mouth since they lost their job

    1. To be loaded

    آخرین اصطلاح از گروه اصطلاحات ضروری زبان انگلیسی to be loaded می باشد که به معنی پولدار بودن است.

    !Ehsan is loaded

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    0 پاسخ

    دیدگاه خود را ثبت کنید

    تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
    در گفتگو ها شرکت کنید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *